به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ در میانهی جهانی که با تغییرات سریع فناوری، بحرانهای اقتصادی، افزایش نابرابریهای اجتماعی و گسترش تنهایی مزمن مواجه است، نقش نهاد خانواده بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید. اگرچه برخی جوامع تلاش کردهاند جایگزینهایی برای کارکردهای سنتی خانواده بیابند، اما واقعیت آن است که هیچ نهاد اجتماعی نتوانسته همان پشتیبانی روانی، عاطفی و تربیتی را ارائه دهد که خانواده از دیرباز برای انسان فراهم کرده است.
روز جهانی خانواده، فرصتی است تا دوباره به این سنگر اجتماعی بازگردیم و نگاهی تازه به اهمیت، کارکردها و چالشهایی بیندازیم که خانواده در عصر مدرن با آن روبروست. آیا خانواده هنوز هم میتواند پناهگاه انسان معاصر باشد؟ یا زیر آوار تحولات اجتماعی و فشارهای اقتصادی، آهستهآهسته به نهادی خنثی و بیاثر تبدیل شده است؟
خانواده در هزاره سوم؛ خانه یا خوابگاه؟
سبک زندگی در قرن بیستویکم، بهویژه در شهرهای بزرگ، چنان فشرده و سرعتمحور شده که خانوادهها کمتر فرصت تعامل واقعی با هم دارند. خانواده برای بسیاری از افراد به مفهومی صرفاً زیستی یا اقتصادی تقلیل یافته است؛ محلی برای خواب و غذا و نه تعامل، گفتگو یا عاطفه.
اما واقعیت این است که خانه تنها جایی است که انسان در آن با خودش روبهرو میشود. در خانه است که کودک اولین تصویر از خود و جهان را شکل میدهد. نوجوان در آن به هویت خود دست مییابد و بزرگسال در آن التیام مییابد. خانواده اگر کارکرد خود را از دست بدهد، جامعه با بحرانهایی چون افسردگی، خشونت، بیاعتمادی و ازهمگسیختگی مواجه خواهد شد؛ همان چیزی که امروز در برخی جوامع بهروشنی دیده میشود.
نقش خانواده در سلامت روان؛ آمارها چه میگویند؟
طبق تحقیقات سازمان جهانی بهداشت، افراد دارای روابط خانوادگی صمیمی، ۴۰ درصد کمتر دچار اختلالات روانی میشوند. مطالعات داخلی در ایران نیز نشان میدهد که نوجوانانی که گفتوگوهای مستمر و عاطفی با والدین دارند، کمتر دچار اضطراب، پرخاشگری یا افت تحصیلی میشوند.
از سوی دیگر، افزایش اختلالاتی نظیر اضطراب مزمن، اختلالات خواب و افسردگی در میان نسل جوان، نشاندهنده یک خلأ بنیادین در تأمین امنیت روانی آنان است؛ خلائی که خانواده باید پر کند. اما خانوادهای که خود درگیر تنشهای اقتصادی، شغلی و سبک زندگی آشفته است، چگونه میتواند این نقش را ایفا کند؟ اینجاست که نقش رسانهها، سیاستگذاران اجتماعی و نظامهای فرهنگی برجسته میشود؛ در توانمندسازی خانواده.
مادران و پدران جدید؛ نقشهایی تازه، چالشهایی مضاعف
والدگری امروز، نسبت به گذشته با چالشهایی اساسیتر مواجه است. حضور پررنگ فضای مجازی، الگوبرداری از سبک زندگی غربی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی، والدین را در وضعیت پیچیدهای قرار داده است. بسیاری از مادران نمیدانند چگونه با فرزند نوجوان خود ارتباط برقرار کنند و بسیاری از پدران هنوز با نقشهای سنتی و فاصلهدار با فرزندان زندگی میکنند.
این وضعیت، نیازمند بازتعریف نقشها در خانواده است. پدر امروز باید فراتر از نانآور بودن، نقش احساسی و حمایتی ایفا کند. مادر امروز نیاز به فضای رشد فردی و شغلی در کنار مسئولیتهای مادری دارد. اگر ساختار فرهنگی، رسانهای و آموزشی جامعه با این تغییرات همراهی نکند، نهتنها خانواده رشد نخواهد کرد، بلکه در درون خود فرسوده خواهد شد.
تهدیدهایی که خانواده را هدف گرفتهاند
نباید از واقعیتهای سخت فرار کرد. خانواده امروز در معرض تهدیدهای متعددی است:
-
نابرابری اقتصادی: فقر، بیکاری و ناامنی شغلی نقش مستقیمی در افزایش اختلافات خانوادگی، کاهش ازدواج و حتی طلاق دارد.
-
مهاجرت و جدایی نسلی: مهاجرت فرزندان یا والدین باعث گسست عاطفی و انزوای اعضای خانواده میشود.
-
سبک زندگی مصرفگرا: خانواده از یک نهاد عاطفی، به نهاد مصرفی تبدیل شده که گاهی روابط در آن قربانی خواستههای مادی میشود.
-
رسانههای بیمسئولیت: ترویج الگوهای مخرب از خانواده، عادیسازی خیانت، خشونت خانگی یا بیتفاوتی در سریالها و شبکههای اجتماعی، آرامآرام ذهن و رفتار جامعه را تغییر میدهد.
اما هنوز امید هست… خانواده میتواند دوباره بدرخشد
با تمام این تهدیدها، خانواده همچنان یکی از مقاومترین نهادهای اجتماعی باقی مانده است. برخلاف بسیاری از ساختارهای اجتماعی که فروپاشیدهاند، خانواده ایرانی هنوز در بسیاری از بحرانها نقش پشتیبان و نجاتبخش ایفا کرده است.
- کمکرسانی خانوادگی در زمان بحرانهای اقتصادی یا بیماریهای همهگیر مانند کرونا
- مشارکت گسترده خانوادهها در آموزش فرزندان در خانه
- مقاومت در برابر موج تجردگرایی مطلق در برخی جوامع غربی
- گسترش فرهنگ گفتوگو و نقش پررنگ مادران در تربیت فرهنگی فرزندان
همه اینها نشان میدهد که هنوز میتوان بر روی خانواده ایرانی سرمایهگذاری کرد.
راهکارهایی برای توانمندسازی خانوادهها
اگر میخواهیم خانوادهها بار دیگر به نقطه تعادل برسند، باید از شعار فاصله گرفته و به برنامهریزیهای جدی روی بیاوریم. برخی از پیشنهادات عبارتاند از:
-
آموزش مهارتهای زندگی و ارتباط مؤثر برای والدین در رسانه ملی و آموزشوپرورش
-
ایجاد فضاهای شهری خانوادهمحور برای حضور پدر، مادر و فرزند بهصورت همزمان
-
ترویج الگوهای مثبت خانواده در سینما، تلویزیون و شبکههای اجتماعی
-
حمایت از مادران شاغل از طریق تسهیل مرخصیها، مهدکودکهای کارآمد و انعطاف شغلی
-
برگزاری جشنهای جمعی با محوریت خانواده مانند مهمانیهای غدیر، اعیاد مذهبی، رویدادهای محلی
نقش رسانههایی چون پیام خانواده؛ فراتر از خبررسانی
در عصر رسانه، آنچه خانواده را تهدید یا تقویت میکند، محتوایی است که به آن خوراک میدهیم. رسانههایی همچون «پیام خانواده» میتوانند با تولید محتوای تخصصی، امیدآفرین، علمی و فرهنگی، در مسیر بازسازی و مقاومسازی خانواده نقش محوری داشته باشند.
معرفی خانوادههای موفق، آموزش مهارتهای فرزندپروری، ترویج گفتگوهای خانوادگی، ارائه تحلیلهای روانشناختی و جامعهشناختی درباره پدیدههای نوظهور، همه میتواند کمک کند تا خانواده ایرانی احساس نکند که در این میدان تنهاست.
روز جهانی خانواده، روز بازاندیشی در خانه
روز جهانی خانواده، فقط یک مناسبت تقویمی نیست. فرصتی است برای اندیشیدن به اینکه آیا ما هنوز درون خانوادههایمان زندگی میکنیم یا فقط کنار هم نفس میکشیم؟ فرصتی برای بازگشت به معنای «با هم بودن». خانواده اگرچه در حال تغییر است، اما ارزش آن پابرجاست؛ همانطور که در بحرانها، نخستین جایی است که به آن پناه میبریم.
خانه، اگرچه شاید کوچک باشد، اما میتواند جهانی از آرامش، گفتگو، رشد و امنیت باشد. شاید وقت آن رسیده است که بیش از هر زمان دیگر، به خانه بازگردیم؛ نه فقط فیزیکی، که با دل و ذهن.